Happy Valentine

ی ولن دو نفره-اوه اوه ببخشید جوجه همً  بود-سه نفره و کادوهای خوشگل و رستوران

ی ولن نُه نفره و پارک اب و آتش و فرحزاد

                                                ***

جوجه توی فاینال بهمن ماه Topcellent شد و ما رو خوشحال کرد عشقِ منه این دخمل 

حالم أزشون بهم میخوره!

١. وقت زایمانِ   جوجه،تمامی طلاهام رو گذاشتم تو صندوق طلاجات روی کنسول حتی یادمه جا نشد و زنجیرم بیرون موند  و رفتم خونه ی بابام...وقتی جوجه بدنیا اومد مادرِ همسرم براش شب ده گرفت

من حاضر شدم. رفتم سراغ صندوقچه کِـ دیدم خالی یه

باورم نمیشد

کلی طلا داشتم

ده روز جوجه کلی مهمون اومده بودن و چون توی پذیرایی آیینه نداریم،کلی توی اون اتاق رفت و آمد شده بود!

باورم نمیشد...مگه داریم ادم اینقدر بی معرفت کِـ به ی خانومِ  تازه زایمان کرده،رحم نکنه!

٢. وقتی خروس از سرکار اومد رنگش پریده بود

گفت مرغ زنگ بزن صد. ده انباری رو دزد زده!

کلی از وسایل کارِ خروس بِـ أضافه بخارشوی و چرخ خیاطی من رفت!

٣. دوستِ   خروس از شهرستان مهمون ما بود با خانواده اش

ی ساعتی رسیده بودن کِـ ماشین شون رو دزد زِد،لپ تاپ و چمدونشون رو برد و ما رو شرمنده ی مهمونامون کرد!

٤. دیشب خبر دار شدم خونه ی خواهرم رو دزد زده

تازه یکساله ازدواج کردن

کل وسایل صوتی و تصویری،طلاها،سشوار و حتی کفش ها وو بُرده

دیشب کلی باهم گریه کردیم

تازه داشت زندگیشون جون میگرفت

گناه داشتن

دو تاشون هم بچه ان و اصلن قوی نیستن


حالم خوب نیست...

فُرمولِ شادی

مدتهاست

تصمیم گرفته ام

هر گاه کسے را نخواستم

یا از او رنجیدم

یا دلم را شکست

به یادِ  روزے باشم که ممکن است هرگز در دنیا نباشد !

آن روز را مرور مےکنم

آن قدر که نبودنش را باور کنم بعد در ذهنم برایش غمگین مےشوم !

و شاید یک عزادارےِ ذهنے و بعد آرزو مےکنم کاش بود و از او مےگذشتم.

بعد به خودم مےگویم

حالا او هست پس ببخش و فراموش کن.

از بخششم شاد مےشوم

و از بودنِ او شادتر

به همین راحتے

این فرمولِ  آرامش است...



***شاد باشید و پر از آرامش‎