ایران دختر بی پناه و مظلوم

هر روز که میگذره بیشتر دلم میخاد از ایران برم

از کشوری ک عاشقانه دوسش دارم

ولی متاسفانه این دختر گیر ی سری نامردای بی خدا و بیشرف و کثیف افتاده و نمیتونه درست نفس بکشه!

دختری که هرکس از راه رسید بهش ی لگد زده و حالا گوشه گوشه اش کبود و زخمه... 

این بود اون سرزمین رویایی ما که کلی ازش افسانه سرودن؟،،،. دلم رو  با  وجود این حجم از غصه، گریه هم آروم نمیکنه... من ی روزی دل کندم از این کشور و نشستم و هزار بار گریه کردم و الان حس دختری از دست رفته رو بهش دارم که خاک سردم کرده... 

کاشکی اینجا، جای بهتری بود برای آینده!

هی ... حیف از بهار

کسی میدونه تا کی باید قرنطینه  باشیم؟!

برای من سخت نیس این خونه موندن ، کلن آدم  زیاد بیرون برویی نبودم من ! ولی این حجم از دلتنگی برای دوستااااا و اشناهاااااا...

کرونا نگیریم افسردگی رو حتمی میگیریم!

تا سه صبح سریال پیکی بلایندرز میبینیم ، میخوابیم ظهر بیدار میشیم و صبحانه میخوریم! این نوع زندگی تو سه دهه زندگی من وجود نداشت ک امسال ظهور کرد!

خدایاااااا.... هیچی! شکرت

نود و نه

سال نو مبارک ر‌فقاااا

سالی سرشار از سلامتی و دلخوشی رو براتون آرزومندم

روزهاى خالى از شادى

جوجه بزرگه صُب کمى بیشتر از جوجه دومى خوابید

جوجه دومى کِـ سه سال و سه ماه س، گفت: مامان چرا ابجى بیدار نمیشه؟! نکنه کرونا گرفته؟!!!

و من گفتم: خدا نکنه مامان جان

و من سوختم

ومن آشک ریختم

و من شکستم

چرا باید ى بچه ى سه ساله تو این روزهاى نو شدن، نگران ى ویروس بى رحم باشه؟! چرا...



خدایاااا گوش کن

همه ما بددد ، همه ما ناشکر

ولى رحم کن بِـ این فرشته هاى معصوم

گناه ما رو ننویس بِـ حساب اینها

ی لبخند بزن تا در ارامش بزرگ بشن...

تمام ارزوهاى کوچک!

دلم میخاد برم بیرون و بدون استرس دست بکشم رو همه چیز!

سوار پله برقى بشم و بنابِـ عادت دست بزارم کنارش!

بخندم و بستنى قیفى گاز بزنم

بچه ها رو سوار تاب کنم و محکم هلشون بدم...

میوه سوا کنم و پلاستیک ش رو راحت دست بگیرم

پاساژ برم و لذت ببرم

و کلى کاراى دیگه کِـ شاید بنظر راحت میاد ولى این روزا شده ارزوم!!!

خدایا چرا بخاطر روزهاى بدون استرس ازت تشکر نکردم؟ خدایا خودت میدونى دلم برای بغل کردن اطرافیانم تنگ شده

خدایا لطفن لطفن لطفن ى نگاه بهمون بنداز

خدایاااااااااا