خودم رو دوست ندارم
این زن این مادر کِـ مهندس هم هست رو دوووووست ندارم
خیلی وابسته خونه ام
وابسته خروس و جوجه
من هیچ کاری بجز خونه داری ندارم
من هیچ نکته مثبتی نمیکنم
من حالم خوب نیست
من دارم گریه میکنم
من موندم تو حصار این زندگی
من شدم زنِ خروس
من شدم مامانِ جوجه
من این مرغ غیر فعال رو دوست ندارم...
مادربودن که خودش کلی کاره،کلی مفید بودنه،من فک میکردم اونایی که بچه دارن همچین احساسی پیدانمیکنن. منم یه مدته احساس شمارو دارم. اینکه نمیشه کاری کرد سخته
موافقم...
غصه نخور گلم
منم مث تو میشم گاهی
ولی بیشتر از اینکه خونه دارم راضییم
فدای تو عزیزم
آخی اینقدر غصه نخور خب
میدونم بیکاری آزار دهنده است من خودم تا مرز افسردگی میرم ولی تو فرق داری شوهر و بچه داری سرتو گرم میکنه ... من اگه این امتحانو پیش رو نداشتم خیلی دلم میخواست یه بافتنی واسه خودم میبافتم خیلی هوس کردم ...
تو عزیزی خانوووووم:
بهتری عزیزم...؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا رو شکر
خیلی دوست داشتنی هستی دندون جونم
ای جااااااان
چرا چیز مثبتی نداری؟تو یه خانم تحصیلکرده خوشگل با شخصیت و دوس داشتنی هستی،یه همسر فوق العاده ای،یه مادر عالی هستی!
ولی این حالت رو میفهمم.این احساس پوچی رو درک میکنم.ولی به نظرم تو خودتم خونه بودن رو دوس داری،مگه نه؟اینو از صحبتی که چند روز قبل باهم داشتیم و از تصمیمت گفته بودی،متوجه شدم.شاید الان یه کم خسته و بی حوصله ای.ولی مطمئنم خیلی زود حالت خوب میشه و میشی همون مرغک شاد و خوشبخت ما.پاشو یه قهوه درس کن و یه آهنگ شادم بذار،به هیچ چیزی هم فکر نکن.
نسکافه بهتر نیس؟
چشم عزیزم مرسی فدات شم
خو فعالیت کن گل من!
کار هنری...کلاس...ورزش ...کار علمی....مطالعه....
ضمن اینکه در جریان باش که خیلی ها آرزو دارن جای تو باشن
قربونت بشم چشم ممنون
مرغک من چی شدی تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نفسی من بیام پیشت؟؟؟ میخوای زنگ بزنم بهت حرف بزنیم... میخوای بریم بیرون؟؟؟؟ مرغکی بگو من برات چیکار کنم عزیز دلم؟
الهی قربونت برم وقتی دوستایی مثل شما دارم ناخوداگاه خوب میشم فدات شم.،.