من بارداری سختی دارم
موقع بارداری به جوجه هم همینطور بودم
هر روز ،روزی چن بار عق و بالا اوردن
معده درد و دل درد
کم خونی
و ماه های اخر هم دیابت...
الان هم بسیار حالت تهوّع دارم و روزی چن بار بالا میارم
خستگی و بی حوصلگی شدید
سردرد
مامانم هم اینجوری بود و من از حالا دلم به حالِ جوجه میسوزه کِـ قراره بارداری سختی داشته باشه!
کلن اوضاعم روبراه نیس ،به همین خاطر پست نمیزارم کِـ حس منفی به دوستای خوبم ندم
ولی میدونم این روزها میگذره و من حالم بهتر میشم.
سلام عزیزم، یه سوال دارم
از ماهی خبری داری؟
این مدت وبلاگش کلا بسته
یه سری تو شمارنده وبلاگ آی پی ای دیدم از وبلاگ اون وارد شد، گفتم بپرسم ببینم اتفاقی افتاده که وبلاگ رو رمزی کرده ؟
ایمیل ازش ندارم ، اگر ایمیل ازش داری بهم برسون احوال بپرسم یا اینکه اگر دسترسی بهش داری خودت بهش بگو ، نگرانشم
والا عزیزم از طریق یکی از دوستان متوجه شدم که تصمیم گرفتن فعلن از دنیای مجازی دور باشن و رمزی شدن
خودم هم نگرانشم توت جون
با عرض معذرت
فیلم را دیدم اما نصفه نیمه چون درست دانلود نشده بود
من از جای خاصی دانلود نمیکنم
همینطوری زدم توی گوگل و دانلود کردم
از اینجا
http://www.abanmusic.org/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86/
دانلود کردم
کلی هم حجم از دست دادم
اما هیچی نشون نداد
اگه جای خوبی سراع داری بهم معرفی کن لطفا
این اتفاق واسه منم افتاده بود ک پرسیدم از شما
خوبی آتیش؟بهتر شدی؟
ممنون مهناز جون فدااااات
وای خدا چقدر جوجتون نازه عاشقش شدم خودتم از خوشگلی تا نداری دوستتون دارم کلی
چشای خوشگلت،خوشگل میبینه
آتش جان حالت بهتره؟
خدا رو شکر سمر جون ممنونم ازت دوست خوبم
ویتامینای گروه ب رو زیاد بخور . تو جوانه های مختلف خیلی ویتامین ب هست . مثل جوانه ی گندم . نه بو داره ، نه طعم خاصی . بگیر بریز تو سالاد بخور . به زودتر خوب شدن حالت خیلی کمک میکنه .
زنان خانواده ی ما هم همین مشکل تهوع شدید رو دارن . ولی یادمه حال خاله م با جوانه و ویتامین ب خیلی زود خوب شد .
ایشالا که زودتر خوب شی :*
چشم ممنون عزیزم
ممنون
به خودت انرژی منفی نده
دلت را بزار پیش دل اونایی که ارزوی داشتن این دوران را دارن
به نظرم به دکترت مشورت کنی میتونه این حالتها را کمی کاهش بده... بعدشم چه معلوم جوجه هم اینطوری باشه؟ شاید به عمه ش رفته باشه
تیلو انرژی منفی نمیدم والااا
خدا کنه!
من همیشه خدا رو شکر میکنم
به عمه اش
تا باشه ازین حسهای منفی . بیا ما خریداریم
اخ اخ نمیدونی چ اوضاعی دارم
عزییییییزم ایشالله زودتر خوب شی
منم خیلی بد ویار بودم وهم زایمان طبیعیه خیلی سختی داشتم
باورت میشه هنوزم کابوس زایمانمو می بینم
اخی
من درکت میکنم خیلی هاااا
الهییییی عزیز دلم
ایشالله اینروزا هم بگذره و به فکر قشنگی آخرش باش
منم همینجوری بودم وحشتناااااک ولی اونجایی بودم یه دکتر داشت اون از مکه میگفت واسش قرص ویار میوردن به منم داد صبح تا صبح یک سوم قرص رو میخوردم اب بود رو اتیش واسم
عزیزم ایشالله بهتر باشی
جوجه ی عزیزتونم ببوس
مرسی عزیزم
چقد خانومهایی مث ما بارداری سختی دارن
سلام گلم من خیلی وقته وبلاگتون و میخونم منم قصد بارداری دوم رو دارم ولی چون زایمانم سزارینی بود الان میترسم دوباره باردار شم چون از عوارض زیاد شنیدم.میخواستم بدونم شما زایمان اولتون طبیعی بود یا سزارین؟؟اگه سزارین بودین فاصله ی دو بارداری با هم چند سال باید باشه.ممنون میشم جواب بدید
سلام عزیزم
بله من سزارین بودم
باید سه سالی بگذره
عزیزم... مواظب خودت و دوست من باش
چقدر سخته این بارداری ای بابا! نمیشه بچه رو واقعا با لک لک بیارن؟
قربونت برم
اره اره با لک لک موافقم