خروس بخاطر وضعیت پاش در ردیف آخر اتوبوس ایستاد و ب من ک ردیف اول سمت بانوان بودم نگا کرد
با عصبانیت گفتم چیه؟
و ..... بله خروس از این خشم اژدها خوشش اومد!
چن وقت بعد ....
بعد از دو ماه منو تو همون اتوبوس پیدا کرد!
اصلن نمیدونم چرا من ب خروس میرسیدم عصبی بودم !
اونروز هم نگهبان دانشگاه بخاطر نوع پوشش من -شلوارم داخل بوتم بود!- أذیتم کرده بود.
خروس با هیجان جلوم ایستاد و دستش رو دراز کرد
من نشناختمش واقعن قیافش یادم نبود پرسیدم شما؟
دستش رو انداخت و ب پاهاش اشاره کرد!
آهااااااان خب ک چی!!!!!
خب ک همه چی!!!!
خروس بیست و دو ساله بود ، من هم از او کوچیکتر ولی عشقمون خیلی بزرگ شد، این ک میگم الان خروس منه و نقطه و تمااااام به همین راحتی ها نبوداااا دو سال طول کشید دو سالی ک ....
عه! وبلاگ داری؟ الان متوجه شدم که آدرس گذاشتی (:
اخی... یادمه گفتی که تو اتوبوس آشنا شدید ...