سپید موی من...

چن وقت پیش ، ی موی سفید لابلای موهام دیدم

چن انگشت پایین تر از جلوی سرم!

شوکه شدم... بغض کردم و به مردی نشون دادم

-و از اونجایی ک خانوادگی زود مو سفید کردن- خیلی عادی گفت اااا به سلامتی!!! نکنی ها!!!!

انقد عادی و بی اهمیت جلوه داد ک

من نتونستم مث همیشه بغض رو تبدیل ب گریه کنم!


و امروز دوباره مو سفید دیدم 

فک کردم همون قبلی هس

ولی وقتی موهام رو از وسط باز کردم دیدم نه! جدیده .... یکی اینوره و یکی اونور....

انگاری باید قبول کرد ک بعد سی سالگی باید چیزای جدید دید و باهاشون کنار اومد

دارم فک میکنم باید موهام رو ک سه چهار سالی میشه رنگ نمیکردم ، رو رنگ کنم

دارم فک میکنم کاش اون سالهایی ک موهام رو هی رنگ میکردم ، میذاشتم مشکی بمونه و الان بجاش تند تند رنگ کنم...


باشه.    باشه.     قضیه الان برای من هم عادی شده، نیا بگو چیزی نیس

همیشه اولین ها چیزی هس! احساس میکنم دارم پیر میشم!! اون شال پشمی من کجاس؟....!!!!!